بهترین وبلاگ برای دانلود(بیاتو)همه چیز رایگانه

اسان دانلود۱ به روزترین وقدرتمندترین وبلاگ دانلود فارسی زبانان

بهترین وبلاگ برای دانلود(بیاتو)همه چیز رایگانه

اسان دانلود۱ به روزترین وقدرتمندترین وبلاگ دانلود فارسی زبانان

دانلود نوحه با صدای مداحان اهل بیت (ع)

فلسفه قیام ابی عبدالله الحسین (علیه السلام) را در سخنان آن حضرت  در آغاز حرکت از مدینه و موضع‌گیری‌های ایشان در برابر حوادثی که در منزلگاه‌های میان راه روی داده است می‌توان یافت .
امام حسین(علیه السلام) هدف خروج از مدینه را در وصیتنامه‌اش چنین بیان می‌کند:«... و جز این نیست که برای اصلاح در میان امت جدم خارج شدم. می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کرده و به راه و روش جدم (رسول خدا) و پدرم علی (علیه السلام) رفتار نمایم .

دانلود نوحه با صدای مداحان اهل بیت (ع):  دانلود - نوحه جانسوز شب عاشورا با موزیک - آهنگران
 دانلود - نوحه هله عشاق جگر سوخته نام حسین(ع) - آهنگران
 دانلود - نوحه علی اصغر لاله باغ رسول با موزیک - آهنگران دانلود - نوحه صبا خیز و بگذر به دشت بلا با آهنگ - آهنگران
 دانلود - نوحه ز ره رسیده شبای ماتم تو با صدای مهدی اکبری
 دانلود - نوحه دل از غم بریه محیط سروریه با صدای اکبری
 دانلود - نوحه ای زینت دوش نبی از این سفر بگذر برو با صدای اکبری
 دانلود - نوحه دوباره فصل غم اومد با صدای مهدی اکبری
 دانلود - نوحه ابوالفضل ساقی طفلان حسین (ع) با صدای محمود کریمی
 دانلود - نوحه این حسین کیست با صدای سید جواد ذاکر
 دانلود - نوحه با صدای محمود کریمی - به دلم برات شده ...
 دانلود - نوحه در کربلای دیدگانش با صدای محمود کریمی

ادامه مطلب ...

مراسم شب دوم محرم 89 - امامزاده علی اکبر چیذر - حاج محمود کریمی

شب دوم محرم الحرام ورود امام حسین (ع) به سرزمین نینواست و متعلق به اصحاب و حر ریاحی است ؛ فردی که در جریان کربلا ابتدا از دشمنان امام حسین (ع) بود و حتی راه را هم بر امام بست اما زمانی که به کربلا رسید امام به آن ها آب داد تا سیرآب شوند ؛ حر کسی بود که وقتی امام به نماز ایستاد اعلام کرد شما امام ما هستید و ما هم به شما اقتدا خواهیم کرد هرچند دشمن آن حضرت به حساب می آمد. وقتی  راه را بر اهل بیت پیامبر بست امام حسین فرمود مادرت به عزایت بنیشند اما حر در جواب حضرت خطاب کرد اگر کس دیگری این جمله را به من می گفت من هم همین جواب را به وی می دادم اما از مادر شما نمی توان جز به نیکی و خوبی یاد کرد. بالاخره حر با صحبت با امام و این که خودش هم اذعان کرد که سنگ های روی زمین هم به او وعده بهشت داده اند به یاران امام حسین (ع) پیوست و در روز عاشورا جز اولین افرادی بود که در رکاب مولایش با شهادت رسید. حر نمونه فردی بود که توبه کرد و نامش همیشه در یادها باقی ماند. خداوند ما را هم مانند حر ریاهی عاقبت به خیر بگرداند.

مسلمان شدن به برکت خاک کربلادر زمان شاه صفوى سفیرى (که در علوم ریاضیه و نجوم مهارتى تمام داشت و گه گاهى هم از ضمایر و اسرار و اخبار غیبیه مى گفت ) از طرف دولت استعمارگر فرنگ به ایران آمد در آن زمان پایتخت ایران اصفهان بود وارد اصفهان شد تا که تحقیقى درباره ملت و اسلام کند و دلیلى براى آن پیدا نماید.
سلطان وقتى او را دید و از خیالاتش آگاهى پیدا کرد تمام علماى شهر اصفهان را براى ساکت کردن و محکوم کردن آن شخص خارجى دعوت نمود، که از جمله آنها مرحوم آخوند ملامحسن فیض کاشانى ( رضوان الله تعالى علیه ) که معروف به فیض کاشى بود حضور پیدا کرد.
حضرت آخوند کاشى رو به آن سفیر فرنگى نمود و فرمود: قانون پادشاهان آن است که از براى سفارت مردان بزرگ و حکیم و دانا و فهمیده و با سواد را اختیار مى کنند.
چطور شده که پادشاه فرنگ آدمى مثل تو را انتخاب کرده ؟!
سفیر فرنگى خیلى ناراحت شده و بر آشفت و گفت : من خودم داراى علوم و سرآمد تمام علم ها مى باشم آن وقت تو به من مى گویى ، من حکیم و دانا نیستم ؟!
مرحوم فیض کاشى فرمود: اگر خود را آدم دانا و فهمیده و تحصیل کرده مى دانى بگو ببینم در دست من چیست ؟
سفیر مسیحى به فکر فرو رفت و پس از چند دقیقه اى رنگ صورتش زرد شد و عرق انفعال بر جبینش پیدا شد .
مرحوم کاشى لبخندى زد و فرمود: این بود کمالات تو که از این امر جزئى عاجز شدى ؟ تو که مى گفتى از نهان و اسرار انسانها خبر مى دهم چه شد؟
سفیر گفت : قسم به مسیح بن مریم که من متوجّه شده ام که در دست تو چیست و آن تربت از تربتهاى بهشت است ، لیکن در حیرتم که تربت بهشت را از کجا به دست آورده اى ؟!
مرحوم آخوند فیض کاشى فرمود: شاید در محاسباتت اشتباه کرده اى ! و قواعدى را که در استکشافات این امور به کار برده اى ناقص بوده است ، سفیر مسیحى گفت : خیر این طور نیست ، لکن تو بگو تربت بهشت را از کجا آورده اى ؟
مرحوم فیض فرمودند: آیا اگر بگویم اقرار به حقّانیّت اسلام میکنى ؟! آنچه در دست من هست تربت پاک آقا سیّد الشّهداء علیه السلام مى باشد.
سپس دست خود را باز کرد و تسبیحى را که از تربت کربلا بود، به سفیر نشان داد و گفت : پیغمبر اسلام (ص ) فرمودند، کربلا قطعه اى از بهشت است . تصدیق سخن توست ! تو خود اقرار کردى و گفتى ، قواعد و علوم این حدیث من خطاء نمى کند و حدیث پیغمبر(ص ) را هم در صدق گفتارش ‍ اعتراف کردى ، و پسر پیغمبر ما در این تربت که قطعه اى از بهشت است ، مدفون است اگر غیر این بود در بهشت و تربت آن مدفون نمى شد، سفیر چون قاطعیّت برهان و دلیل را مشاهده کرد مسلمان شد.
به نقل از سایت شهید مرتضی آوینی ادامه مطلب ...

مراسم شب اول محرم 89 - امامزاده علی اکبر چیذر - حاج محمود کریمی

مراسم شب اول محرم 89 - امامزاده علی اکبر چیذر - حاج محمود کریمی

با فرارسیدن ماه پیروزی خون بر شمشیر ماه محرم الحرام دوباره همه در عزای اباعبدالله الحسین (ع) خواهند گریست. هیئت های مذهبی دوباره برای این ماه مراسمات خاصی را ترتیب داده اند تا همه از این ماه نهایت استفاده را ببرند. ما هم در این ماه عزیز سعی خواهیم کردیم تا با قرار دادن مداحی ها، اطلاعات کوتاهی در مورد ده شب اول محرم و همچنین کرامات شهدای کربلا سهم کوچکی از عزاداری ها اباعبدالله الحسین (ع) را نصیب خود کنیم. امیدواریم شما عزیزان هم ما را فراموش نکرده و ما را هم دعا کنید. « التماس دعا »
شب اول محرم اختصاص دارد به مسلم بن عقیل سفیر، حضرت اباعبدالله که در کوفه با نامردی کوفیان تنها ماند و به فرمان ابن مرجانه ملعون به شهادت رسید. مسلم هم مانند دیگر شهدای کربلا در حالی که تشنه لب بود از بالای دارالحکومه کوفه  در حالی که سراسر وجودش را زخم های فراگرفته بودند به پائین افتاد و در همان جا به شهادت رسید.

گوشه ای از کرامات قمر منیر بنی هاشم (ع)آیت الله سید عبدالکریم کشمیری می فرمودند: مدتی بود که می دیدم زنی با عبای سیاه و زنان معیدی (دهاتی) زیر ناودان طلا می نشیند و زنها به او مراجعه می کنند و او نیز با تسبیحی که در دست داشت برای ایشان استخاره می گرفت. این حالت، نظرم را جلب کرد. روزی به یکی از خدام صحن مطهر گفتم : هنگام ظهر که کار این زن تمام می شود او را نزد من بیاور ، از او سؤالاتی دارم.
خادم مزبور، پس از اینکه کار استخاره آن زن تمام شد، او را نزد من آورد، از او سؤال کردم: تو چه می کنی؟ گفت: برای زنها استخاره می گیرم  گفتم: استخاره را از که آموختی؟ چه ذکری می خوانی، چگونه مسائل را به مردم می گوئی؟ گفت: من زنی بودم که با شوهر و فرزندانم زندگی عادی را می گذراندم. شوهرم در اثر حادثه ای از دنیا رفت و من ماندم و چهر فرزند یتیم، خانواده شوهرم به این عنوان که من بد شگون هستم و قدم من با عث مرگ پسرشان شده است، لذا زندگی را با زحمات زیاد و رنج فراوان می گذراندم و ضمنا از آنجا که زن جوانی بودم، طبعا دامهائی نیز برای انحرافم گسترده می شد و چندین مرتبه بر اثر تنگناهای اقتصادی و احتیاجات مادی نزدیک بود به دام افتاده و به فساد کشیده شوم و خودداری کردم . روزی بر اثر شدت احتیاج و گرفتاری تصمیم گرفتم که چون زندگی برایم طاقت فرسا شده و دیگر راه چاره ای نداشتم تن به فحشا بدهم . من تصمیم خود را گرفته بودم اما این بار نیز خدا به فریادم رسید و مرا نجات داد.
در بین ما رسم است اگر حاجتی داریم به حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام می آئیم و سه روز اعتصاب غذا می کنیم تا حاجتمان را بگیریم، و اکثرا هم حاجت خود را می گیرند من نیز تصمیم گرفتم به ساحت مقدس حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام متوسل شده و اعتصاب غذا کنم.
رفتم و دست توسل به دامنش زدم و کنار ضریح آن حضرت اعتصاب غذا را شروع کردم. روز سوم بود که کنار ضریح خوابم برد و حضرت ابوالفضل علیه السلام به خوابم آمد و حاجتم را بر آورد و فرمود: « تو برای مردم استخاره بگیر » عرض کردم من استخاره بلد نیستم ؟ فرمود: « تو تسبیح را به دست بگیر، ما حاضریم و به تو می گوئیم چه بگوئی »
از خواب بیدار شدم و با خود گفتم: این چه خوابی است که دیده ام ؟ آیا براستی حاجت من روا شده است و دیگر مشکلی نخواهم داشت؟ مردد بودم چه کنم؟ بالاخره تصمیم گرفتم اعتصابم را شکسته و از حرم خارج شوم ببینم چه می شود . از حرم خارج شدم و داخل صحن گردیدم. از یکی از راهروهای خروجی که می گذشتم زنی به من برخورد و گفت: خانم استخاره می گیری ؟ تعجب کردم این چه می گوید ؟! معمول نیست که زن استخاره بگیرد، آن هم زن معیدی و چادر نشین و بیابانی ! ارتباط این خانم با خوابی که دیدم و دستوری که حضرت به من داده چیست؟ آیا این خانم مامور است؟ بالاخره به او گفتم : من تسبیح ندارم . فورا تسبیحی به من داد و گفت: این تسبیح را بگیر و استخاره کن . دست بردم و با توجهی که به حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام داشتم مشتی از دانه های تسبیح را گرفتم ، دیدم حضرت در مقابلم ظاهر شد و مطالب را به من فرمود و من هم به زن گفتم و او رفت.
از ان روز من هفته ای یک روز به این محل می آیم و زنانی که وضع مرا می دانند نزد من می آیند و من برایشان استخاره می گیرم و بابت هر استخاره پولی به من می دهند ظهر که می شود با پول حاصله، وسائل معیشت خودم و فرزندانم را تهیه می کنم و به منزل بر می گردم. ادامه مطلب ...